ماهگرد دهم
ده ماهگیت مباررررررررررررررررررررررررک ماهگرد دهمت رو به خونه خاله زهرا رفتیم تا در کنار هم جشن بگیریم و امیر رضا با دیدن کیک و شمع خیلی خوشحال شد و منم بهش قول دادم که واسه تولدش براش کیک بخرم و... اما از شیطونی های ناز گلم چی بگم که اصلا یه لحظه هم آروم نمی گیره و کلی کارهای جدید یاد گرفته که مهم تر از همه دست زدن هاته و سرتو به عنوان تالی کج میکنی و... مامان فدای اون ادا و نازت بشه تااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی ...
نویسنده :
مامان زینب
1:23